انتهای مسیر ابتدای زندگی

 

حدود یک سال است که از سوی یکی از مراکز نیکوکاری استان قم، به #مرکز_نیکوکاری_بشری معرفی شده است.

❌دو سال قبل بر اثر سانحه‌ی تصادف هر دو کتف و دستانش شکسته بودند، و چون هیچ حامی مالی نداشته  است حدود ۴/۵ میلیون تومان قرض به صورت #نزول و #ربا دریافت می کند و در مقابل آن ۱۸ میلیون تومان سفته به نزول گیر تحویل می دهد، و با وجو پرداخت چند میلیون به ایشان کما کان بدهی اش  باقی بوده است.
برای رفع مشکلات این مددجو اقدامات مرکز نیکوکاری به این شرح بوده است:

 

✅اجازه از مراجع معظم تقلید جهت پرداخت بدهی رباگیرنده، که خوشبختانه مطابق با فتوای #مقام_معظم_رهبری به این امر اقدام شد.

✅کمک هزینه ی کالایی و #نقدی تا زمان پرداخت بدهی.

✅جلسات متعدد با شخص نزول دهنده و نوشتن تفاهم جهت نحوه ی پرداخت بدهی.

✅هماهنگی با خیرین جهت دراختیار گزاشتن ۱۵ میلیون تومان مطابق با #بدهی مددجو.

✅تهیه کولر برای نیازمند با توجه نداشتن کولر در تابستان گرم قم.

✅حمایت تحصیلی از فرزندان محصل مددجو.

✅نوشتن قرارداد رسمی با نزول دهنده و ابطال تمامی اسناد مالی دال بر بدهکاری مددجو.

✅معرفی چند شغل و اشتغال مددجو در یکی از این مشاغل.

✅تهیه موتورسیکلت
درپایان با توجه به بهبود وضعیت معیشت، رفع نیازمندی، پرداخت دیون و اشتغال مددجو در تاریخ ۱۴/۹/۱۳۹۸ ، پرونده ایشان مختومه و از دستورکار این مرکز خارج گردید.

 

🔑این مسیر را در گرو دستان پر مهر شما خوبان می دانیم.

 

📺برای مشاهده لحظاتی از #مصاحبه پایانی با این مددجو است، می توانید بر روی لینک زیر کلیک نمایید ...

https://eitaa.com/madad_tollab/924

 

جلسه ای تلخ

بسم الله 

قرآن را باز کنیم از گناهان متعدی سخن گفته است، از زنا- دزدی- دروغ- غیبت- نفاق و...

به هیچ کدام از این ها نگفته است که این کار جنگ با خدا است .

اما به #ربا که رسیده است، می فرماید: این کار جنگ با خدا است.

یکی از مددجویان مرکز ما سال قبل به علت حادثه ای دست و کتف هایش می شکند و توان هیچ گونه فعالیت نداشته است .

از طرفی هیچ حامی که بتواند هزینه ی زندگی روزانه و درمان خود را بپردازد را نداشته است .

ناچارا نزول می گیرد.

حدود 3/5 میلیون تومان تا هم خود را درمان کند هم چیزی برای خوردن داشته باشد.

و چون نداشته است که آن پول را برگرداند مجبور است امروز مبلغ 16 میلیون تومان را عودت دهد .

از او شخص نزول بده دعوت کردیم تا به کمک مدیر عامل موسسه خیریه فاطمیه قم، بتوانیم مشکلش را حل کنیم .

خیلی بحث کردیم

نزول بگیر است

حرف حساب نمی فهمد

به هر زحمتی بود راضی شد تا سه ماه فرصت دهد و در این سه ماه چیزی بر طلبش اضافه نکند، تا فرصتی داشته باشیم برایش کاری کنیم .

جلسه ی تلخی بود

پناه بر خدا از جنگ با خدا

هنوز هم تلخی اش را در قلبم حس می کنم.

ضمنا اگر عزیزی تمایل به کمک در این زمینه دارد، درخدمتیم.

تصویری از این جلسه که چهره بنده و جناب آقای محمدی مدیر عامل موسسه خیریه فاطمیه در آن مشخص است: